شمع آرزو هایم را با جرقه اشک روشن می کنم و در اقیانوس ژرف خیال
سوار بر زورق اندیشه تا فراسوی دشت آرزوها سفر می کنم
راستی چه خوب بود اگر من هم بالهائی به سپیدی نور و به لطافت پر پروانه داشتم
در این صورت تا آبی آسمان عشق تا سرزمین کبوتران عاشق آنجا که کینه و ریا جواز ورود ندارد چرخ می زدم آنجا که پلاک خانه دلها عشق است
ادامه...
زندگی درک همین امروز است فهم نادانی هاست ظرف امروز پر از بودن توست.. شاید این خنده که امروز دریغش کردی ... آخرین فرصت همراهی ماست ممنون که بهم سرزدی بازم بیا خوشحال میشم باشی همیشه تا ۲باره
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
زندگی درک همین امروز است فهم نادانی هاست ظرف امروز پر از بودن توست.. شاید این خنده که امروز دریغش کردی ... آخرین فرصت همراهی ماست
ممنون که بهم سرزدی بازم بیا خوشحال میشم
باشی همیشه
تا ۲باره